مشاوران هیروو

روانشناسی ، مشاوره و درمان حوزه خانواده و کودکان

مشاوران هیروو

روانشناسی ، مشاوره و درمان حوزه خانواده و کودکان

مشاوران هیروو

مشاوران هیروو

۹ مطلب با موضوع «روانشناسی بزرگسال» ثبت شده است

انزال دیررس

انزال دیررس چیست ؟

اختلال نعوظی چیست ؟


نشانه های اختلال زود انزالی :

به طرز قابل توجهی انزال دیر اتفاق می افتد

این دیر انزالی در فرد حدود شش ماه طول بکشد

دیرانزالی در فرد با عث آشفتگی و خشمگینی شود

نکته : این دیر انزالی بر اساس عارضه ی یک ماده ی دارویی خاص و یا آشفتگی و اختلال روانی غیر جنسی به وجود نمی آید .


انواع دیر انزالی :

همیشگی : یعنی فرد از زمانی که شروع به فعالیت جنسی کرده ، دیر انزال بوده است .

اکتسابی : دیر انزالی فرد بر اثر یک حرکت جنسی به وجود آمده باشد .

انزال دیررس ممکن است به صورت شدید ، متوسط و خفیف بروز داده شود .

مشاوره با روانشناسان و متخصصان سکسولوژی برای برطرف کردن اختلال انزال دیررس هم در مردان و در زنان ضروری است .


همه چیز در مورد اختلال نعوظی :

اختلال نعوظ به این صورت است که فرد کاملا تحریک شده و آماده ی فعالیت جنسی است اما کارکرد نعوظ به صورت کامل اتفاق نمی افتد .

از نشانه های اختلال نعوظی :

مدت نعوظ کاهش می یابد

در هنگام فعالیت جنسی نعوظ قوام ندارد

در هنگام فعالیت جنسی نعوظ به صورت کامل اتفاق نمی افتد

نکته : فرد حداقل باید به مدت شش ماه دچار اختلال نعوظ باشد یعنی به طور ممتد و در هر بار فعالیت جنسی نشانه های گفته شده تکرار شود تا بتوان گفت شخص دچار اختلال نعوظی است .

در هنگام نعوظ فرد دچار آشفتگی و دستپاچگی شود

خوب است بدانید همانطور که در مورد انزال دیررس هم گفته شد ، اختلال نعوظی بر اثر یک اختلال روانی کژکاری غیر جنسی و یا عارضه ی دارویی اتفاق نمی افتد .

اختلال نعوظی نیز شامل انواع همیشگی ( یعنی از زمانی که فرد شروع به فعالیت جنسی کرده است دچار این اختلال بوده است ) و اکتسابی ( یعنی بر اثر یک کارکرد جنسی اشتباه و یا حرکتی ناشیانه ، به وجود آمده است . ) می باشد .


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۶ ، ۱۳:۰۱
heiroo com

اگر کودک رابطه ی جنسی والدین را دید چه کاری باید انجام داد ؟


  چطور مسائل جنسی را برای کودک توضیح دهیم ؟


ممکن است والدین به هردلیلی ؛ نداشتن جای مناسب ، اهمیت ندادن و یا هرچیز دیگر باعث شوند که کودک صحنه ی رابطه ی جنسی آن ها را ببیند و یا حتی ناخواسته این اتفاق بیفتد ،  با این کار احساس وحشت یا تعجب ، در ذهن کودک از کاری که نمی داند چیست ، شکل می گیرد .

بسیاری از والدین گمان می کنند که کودکان چیزی از این مسائل نمی فهمند پس می توانند جلوی آن ها هر کاری کنند ؛ حال آنکه حتی یک کودک دوساله هم تصاویر و اتفاقات را به خاطر می سپارد .

از مشکلات روانی که کودک بعد از تماشای صحنه ی زناشویی والدین به آن ها دچار می شود ، می توان به اضطراب و استرس ، افسردگی و آسیب پذیری اشاره کرد .

اگر کودک ، شما را حین رابطه جنسی دید :

به هیچ وجه دستپاچه نشوید و با آرامش کودک را در آغوش بگیرید .

با او برخورد تند نکنید که چرا وارد اتاق شده و خیلی آرام صحبت کنید .

سعی کنید بدون دستپاچه شدن خود را بپوشانید و با محبت با او رفتار کنید .

لطفا و الزاما در حضور کودکان خود رابطه جنسی برقرار نکنید . با این کار ضربه های سهمگینی به روان کودک می زنید . کودکانی که چندین بار رابطه ی جنسی والدین خود را ببینند دچار تحریک جنسی زودرس شده و در آینده مبتلا به انحرافات اخلاقی خواهند شد .

اگر کودک رابطه ی جنسی شما را دید ، بهترین حالت این است که با روانشناسان و مشاوران متخصص کودک صحبت کرده تا به بهترین نحو و با راهکارهای کاربردی شما را راهنمایی کنند .

بدین منظور می توانید از طریق مشاوره تلفنی رایگان با بهترین روانشناسان و متخصصان کودک در مرکز مشاوره کودک ارتباط برقرار کرده و از خدمات روانشناسی کودک بهره مند شوید .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۶ ، ۱۱:۱۵
heiroo com

اختلال اضطراب اجتماعی

متخصصان سلامت روان و درمان در تعریف  اختلال اضطراب اجتماعی اینگونه اورده اند که فرد دچار این اختلال ، معمولا از تعامل و قرار گرفتن در موقعیت های اجتماعی بیمناک و گریزان است . تعاملات اجتماعی ای که باعث شود فرد با افراد ناآشنا ملاقات کند و دائما این ترس و نگرانی را دارد که در حضور دیگران کاری انجام دهد ، حتی ابتدایی ترین کار ها همچون خوردن و آشامیدن .

افکاری که به طور ممتد شخص دچار اختلال اضطراب اجتماعی را آزار می دهد ، این است که از طرف دیگران مورد ارزیابی منفی قرار بگیرد و یا موردتحقیر، آزردن و یا طرد شدن از طرف دیگران باشد .

نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی :

ترس و اضطراب بیش از حد ، از قرار گرفتن در موقعیت های احتماعی مخصوصا ملاقات با افراد ی که برای فرد نا آشنا هستند .  

ترس از مورد مشاهده قرار گرفتن حتی در حین غذا خوردن

ترس از اینکه نشانه های اضطراب او برای اطرافیان آشکار شده و مورد ارزیابی منفی و از طرف دیگران قرار گیرد

نشانه های هراس اجتماعی :

ترس و اضطراب به صورت پایدار و به اندازه ی شش ماه و یا بیشتر طول بکشد .

ترس و اضطراب فرد موجب نقص و ناراحتی و اختلال در کارکرد اجتماعی و شغلی و یا زمینه های دیگر شود

شخص به معنای واقعی از اجتماع دوری کند و یا با ترس ، استرس و اضطراب شدید با آن مواجه شده وبه عبارتی به سختی تحمل کند . 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۱۰:۲۹
heiroo com

متد های مختلف روانشناسی و درمان

امروزه روانشناسی کودک و مشاوره کودک بسیاری از متدها و روشهای درمانی را مطرح می کنند که  شایع ترین این روشهای درمانی عبارتند از :

درمانهای روانکاوی : در این درمان تا وقتی شخص شناخت کاملی از زیربنای ناهشیار اختلال کنونی خود در روابط اولیه اش با والدین و خواهر-برادرهایش پیدا نکند نمی تواند اختلالش را حل و فصل کند . فنون این درمان تداعی آزاد  ، تحلیل رویا  و انتقال است .

رفتار درمانی :

رفتار درمانگرها ، رفتار سازگارانه را راهی برای کنار آمدن با فشارهای روانی که شخص آنرا یاد گرفته است و هرچند بینش یافتن را هدفی ارزشمند می دانند ولی تغییر رفتار را تضمین نمی کنند . رفتار درمانگرها در نخستین نشست درمانی به دقت به درمانجو گوش می سپارند که درمانجو چه چیزی میخاد تغییر بدهد ؟ که نخستین قدم در رفتاردرمانی ، تعیین دقیق مشکل شخص . آنها با روشهای حساسیت زدایی و مواجهه ی واقعی برای از بین بردن ترسها و هراسها استفاده می کنند . آرام سازی تدریجی از روشهای است که به درمانجو گفته می شود نخست خود را به آرامش عمیق برساند . غرقه سازی از روشهای که درمانجو با مواجهه طولانی با ترس آورترین شی یا موقعیت ، بدون امکان گریز قرار می گیرد . تقویت انتخابی و سرمشق گیری از راه مشاهده و تقلید از دیگران از فنون دیگر رفتار درمانگرها است .

رفتار درمانی شناختی :

در این روش تحریفاتی را که درمانجو در تفکرش است را میشناسند و در جهت هماهنگی بیشتر با واقعیت ، تغییراتی در آنها ایجاد می کنند  .

درمانهای انسان گرا :

درمان انسان گرا بیشتر  به رشد و خودشکوفایی فرد تاکید دارد و هدف ، یاری رساندن به مردم برای دستیابی هرچه بیشتر به استعدادهای خودشان است و می کوشند مردم انگیزه ها و هیجانهای خود را بیشتر بشناسند و تاکید بر وضع کنونی شخص دارند . شیوه ی آنها درمانجو محور است .

گشتالت درمانی :

در این روش به برونریزی  خیالبافی ، رویاها یا تعارضها پرداخته می شود و روشی است برای افزودن بر آگاهی شخص است  که بصورت گروهی اما درمانگر هرزمان با یک درمانجو کار می کند . در این شیوه درمانی ، تاکید بر حل تعارض های درونی است .

واقعیت درمانی :

در این روش درمانگر به شخص کمک می دهد تا پیامدهای احتمالی اعمال خود را وارسی کند و موقعیت یا هدفی واقع بینانه در پیش گیرد و پس از آنکه برنامه ای برای فعالیت انتخاب شد مورد موافقت درمانجو قرار گرفت برنامه را دنبال کند .

درمان فردی :

در درمان فردی ، سلامت روانی شخص به وسیله میزان علاقه اجتماعی او سنجیده می شود . نوع درمان بصورت نوعی فرآیند یادگیری است و در طی آن به درمانجو  آموزش داده می شود تا ادراک – انگیزه ها خود را تغییر دهد و هدف این است که درمانجو افکار نادرست خود را تغییر دهد .

گروه درمانی :

این روش درمانی شرایطی را فراهم می آورد تا درمانجو مشکلات خود را در حضور دیگران حل و فصل کند ، واکنش دیگران را به رفتار خود ببیند و همچنین می توانند واکنش مردم را به مشکلات مشابه با مشکلات خودشان بینند .

خانواده درمانی :

در خانواده درمانی ، خانواده با یک یا دو درمانگر جلسات منظمی دارند . درمانگر ضمن مشاهده ی تعاملهای اعضاء خانواده می کوشد هر عضو را از شیوه ارتباطش با دیگران ، و نقشی که رفتارهایش در ایجاده مشکل خانواده دارد آگاه سازد و به اعضای خانواده می آموزند اختلافها را با آرامش بگویند استقلال یکدیگر را رعایت کنند .

درمانهای زیستی :

روانشناس کودک این درمان را شامل درمان با تشنج برقی و داروهای روان درمان بخش عنوان می کند و از میان این دو ، دارو درمانی بسیار پرکاربردتر است  .

در صورت مشاهده مشکلی در کودک خود  می توانید به مرکز مشاوره کودکان مراجعه کنید و با روانشناس کودک یا مشاوره کودکان  مشورت کنید و راههای درمانی متناسب با مشکل کودک خود را بیابید و در صورت عدم دسترسی می توانید با مشاوره تلفنی کودک تماس بگیرید و در شرایطی که توان پرداخت هزینه مراجعه حضوری را ندارید می توانید از خدمات مشاوره تلفنی کودک رایگان  بهره مند شوید .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۰۹:۲۱
heiroo com

اختلال های اضطرابی

اختلال های اضطرابی کدامند ؟

نشانه ها و درمان اختلال های اضطرابی ؟

ترس و اضطراب شدید و همینطور آشفتگی سه عنصر مشترک در تمام اختلال های اضطرابی هستند .حال این ترس و اضطراب در اختلال های اضطرابی هرکدام به گونه ای متفاوتند . بدین ترتیب که ترس همچون خیالی است که در نزدیکی اتفاق می افتد در حالی که اضطراب همچون تهدیدی برای آینده و یا بعد از لحظه ی فعلی است .

هر کدام از این انواع ترس و اضطراب در اختلال های اضطرابی شدت و ضعف دارد ؛  به عبارتی بهتر هر کدام از اختلال های اضطرابی در پاسخ این دو مقوله به وجود می آیند مثلا اختلال وحشت زدگی که از انواع اختلال های اضطرابی است در پاسخ به پدیده ی ترس آشکار می شود . بدین ترتیب انواع اختلال های اضطرابی عبارتند از : حمله های وحشت زدگی ، اختلال اضطراب از جدایی و اختلال اضطراب اجتماعی .

در تعریف و نشانه های اختلال اضطراب جدایی می توان به ترس فرد از جدا شدن از دلبستگی هایش اشاره کرد .این اختلال که در اکثر موارد در کودکی نمایان می شود تا بزرگسالی هم ادامه خواهد داشت .

از نشانه های آن کابوس های شبانه و پریشان حالی و حالت غم و اندوه است . نگرانی های مستمر برای از دست دادن و مبتلا شدن به بیماری و یا مرگ . ترس شدید در مورد گم شدن ، خوابیدن در جایی غیر از مکان همیشگی ، ترس از تنها ماندن در خانه و یا هر جای دیگر.

از دیگر اختلال های اضطرابی  ، اضطراب اجتماعی است ؛ که شامل خودداری از حضور در اجتماع به تنهایی و بدون حضور همراه مورد اطمینان ، هراس از ملاقات افراد ناآشنا و ترس از مورد ارزیابی قرار گرفتن توسط دیگران تحقیر شدن و مورد آزار قرار گرفتن . این موارد در اکثر موارد در مورد طیف اوتیسم صدق می کند و یا حداقل شدت بیشتری دارد . این اختلال هم ممکن است همچون اختلال های دیگر نشانه های جسمانی و شناختی را توام داشته باشد .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۶ ، ۱۰:۰۲
heiroo com

استرس پس از حادثه

شنیدن خبر زلزله در استان کرمانشاه ،برای همه ی انسان ها دردناک است . تماشای صحنه ی دلخراش زیر آوار ماندن مردم و بی سرپناهی تعداد زیادی از هم وطنان دل همه را به درد می آورد . اما در این بین کودکان بیشتر از دیگر گروه های سنی درگیر استرس و اضطراب می شوند ؛ چرا که آن ها توانایی برخورد واقع بینانه با حوادث طبیعی مانند سیل ، زلزله و یا جنگ را ندارند .

استرس پس از حادثه به مجموعه نشانه هایی اشاره دارد که بعد از تجربه و مشاهده ی مستقیم و یا شنیدن خبر یک رویداد آسیب زای شدید که منجر به مرگ و یا حتی تهدید آن می شود .

نشانه های استرس پس از حادثه

کودک رفتارهای بی قراری و ناآرامی دارد . از تنهایی خوابیدن در اتاق خود امتناع می کند و اگر او را مجبور کنید دچار اضطراب می شود . رفتارهای تهییجی دارد و مدام حالت آماده باش و گوش به زنگ بودن دارد . گوشه گیری می کند و تمایل خاصی به ارتباط با همسالان خود ندارد . اگر این علایم بیشتر از یک ماه با شدت زیاد ادامه پیدا کند باید از روانشناس کودک کمک بخواهید .

درمان استرس و اضطراب بعد از زلزله

بهتر است اخبار مربوط به زلزله و حوادث این چنینی را در حضور کودکان دنبال نکنید .

احساس اضطراب کودک را به رسمیت بشناسید و اجازه دهید در این مورد صحبت کند .

برای او در مورد زلزله و طبیعی بودن آن توضیح دهید . اقدامات ایمنی در هنگام بروز زلزله را به کودک آموزش دهید . در موارد خاص تکنیک های تن آرامی را برای کاهش تنش کودک به کار ببرید .

مشاوره تلفنی

همیشه اضطراب و استرس کودکان بعد از وقوع اتفاقات این تا حدودی طبیعی است اما اگر میزان این رفتارها به حدی رسید که برای کودک و والدین نگران کننده به نظر آمد بهتر است از روانشناس کودک کمک بخواهید . امکان استفاده از خدمات روانشناسی به واسطه ی مشاوره تلفنی و آنلاین توسط مرکز تخصصی مشاوره کودک و نوجوان فراهم شده است .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۶ ، ۱۱:۱۱
heiroo com
چگونه خونسرد باشیم ؟ 1

چگونه خونسرد باشیم

چگونه خونسرد باشیم ؛ افراد بالغ دوران کودکی را به عنوان یک دوره ی خالی از تشویش به یاد می آورند . دوره ای خالی از مسؤلیت ، نگرانی یا مشکل . ولی کودکان دنیای امروز از جهات گوناگونی تحت فشار های سختی قرار دارند .

آن ها مجبورند چیزهای متفاوتی نظیر خواندن و نوشتن و حساب کردن را حتی قبل از ورود به دبستان بیاموزند . کودکان می دانند که از آن ها انتظار می رود تا دبیرستان را تمام کنند و وارد دانشگاه بشوند . آن ها اغلب مجبورند تنش های طلاق ، اشتغال والدین ، نگرانی های روزانه ، یا ساعت های تنهایی در خانه را تحمل کنند . خطر جنگ هسته ای ، ربوده شدن توسط دزدان بچه و قتل ، توسط کودکان و اطرافیان به کودکان ابراز می شود .

تنش های دنیای کودکان ممکن است به صورت نشانه های فیزیکی نظیر بی خوابی ، سردرد ناشی از فشار عصبی ، خیس کردن رختخواب در شب ، یا ناراحتی های گوارشی عصبی خودنمایی کنند .

 

چگونه خونسرد باشیم ؟ 4


یا ممکن است به صورت تظاهرات احساسی نظیر عصبانیت ، پس زدن و ترس مشخص شوند . این تظاهرات را می توان به عنوان یک مشکل تربیتی تفسیر کرد . به عنوان یک پدر یا مادر می توانید روش های کنترل تنش را بیاموزید . این روش ها به شما و کودک کمک می کنند تا بر اضطراب چیره شوید .


پاسخ مشاورین متخصص به چگونه خونسرد باشیم

مشاورین متخصص مرکز مشاوران هیروو به والدین و کودکان راه های آرامش را می آموزد و از طریق تجربه ی شخصی و حرفه ای می داند که آموزش روش های کاهش تنش ، در زندگی شما و کودکتان تغییرات مطلوبی ایجاد خواهد کرد .

آموختن این روش ها به تمرین نیاز دارد ، پس برای آموختن آن ها زمان صرف کنید . مطمعن باشید که به زحمتش می ارزد .

برنامه ی مشاوره و متن هایی که در آخر این بخش پیشنهاد شده اند را برای پاسخ به چگونه خونسرد باشیم امتحان کنید . به دستورات ذیل که برای والدین و کودکان طراحی کرده است ، توجه کنید .

۱ – واکنش های تنش را تشخیص دهید . امیررضا هر روز پس از مدرسه دچار سردرد می شود . مینا به خاطر چیز های بی اهمیت عصبانی می شود . سام هر روز صبح با دل درد از خواب بیدار می شود . مهسا به سختی ب خواب می رود . اگر همه ی این مشکلات را نشانه های اضطراب و شرایط تنش زا بدانیم ، حدس خوبی زده ایم .

فهرست زیر می تواند به شما کمک کند تا برخی از تظاهرات فیزیولوژیک و رفتاری تنش زا را تشخیص دهید . به خاطر داشته باشید که این نشانه ها می توانند ناشی از مشکلات جسمی باشند ، بنابراین ، قبل از آن که یک نشانه ی پایا را به عنوان یک اثر فیزیولوژیک تصور کنید ، آن را با پزشکتان در میان بگذارید . گاهی از این نشانه ها برای کسب توجه یا در رفتن از زیر بار تکالیف استفاده می شود .

2چگونه-خونسرد-باشیم-؟


ترکیب عوامل جسمی و روانی و در پی آن واکنش ها و نتایج آن

گاهی واکنش ها ، ترکیبی از همه ی این عوامل اند . کودکی ممکن است برای نرفتن به مدرسه خود را به مریضی بزند . او از توجه اضافی اطرافیانش لذت می برد . این کودک در مدرسه مشکلاتی دارد که می خواهد از آن ها اجتناب کند . پس این بیماری قلابی را بهترین راه حل می یابد .

در این گونه موارد ، ترکیبی از آموزش کاهش تنش و سایر مداخله ها بهترین نتایج را خواهد داشت و شما را در یافتن جواب چگونه خونسرد باشیم ، بیشتر کمک می کند .

نشانه ای استرس ( فشار روانی )

۱ – سردرد ها

۲ – دل درد ها ، رو دل ها ، نفخ ، زخم معده

۳ – تهوع ، استفراغ

۴ – نفس نفس زدن ( شامل تنفس سریع ، تنگی نفس ، گیجی )

۵ – تاکیکاردی ( ضربان سریع قلب )

۶ – دست های عرق کرده و مرطوب

۷ – عادات عصبی ( ناخن جویدن ، کشیدن پوست یا مو ، فشار دادن دندان ها بر روی هم و غیره )

۸ – بی خوابی و سایر مشکلات خواب

۹ – ترس ها و اضطراب ها

۱۰ – خجالتی بودن و اجتناب از موقعیت های اجتماعی

۱۱ – از کوره در رفتن

۱۲ – حساس یودن بیش از حد در برابر انتقاد و سرزنش

۱۳ – کاهش قدرت تحمل در برابر ناتوانی ها

۱۴ – آشفتگی و عدم تمرکز فکر به علت تشویش

چگونه-خونسرد-باشیم-؟

ادامه ی تمرین های کسب آرامش ؛ بیشتر بخوانبد

۲ – به کودک خود کمک کنید تا واکنش های ناشی از تنش را تشخیص دهد . وقتی به این نتیجه رسیدید که این نشانه ها در اثر فشار روانی ( استرس ) ایجاد شده ، می توانید در مرحله ی بعد ، به او کمک کنید تا بر احساساتش برچسب بزند و علت بروز آن ها را دریابد و راحت تر جواب چگونه خونسرد باشیم را پیدا کنید .

چندی پیش یکی از متخصصان اطفال ، دختر بچه ای را به ما معرفی کرد که در مدرسه دچار دل درد و استفراغ می شد . این متخصص نتوانسته بود برای این علامت ها ، علت پزشکی پیدا کند . سرانجام کودک ، با کمک والدینش در یافت که نگران است مبادا توسط هم کلاسی هایش در کلاس جدید پذیرفته نشود . والدینش آموختند که به مشکلاتش گوش دهند و در مورد ترس هایش با او صحبت کنند . آن ها او را تشویق کردند تا هم کلاسی هایش را برای بازی به خانه دعوت کند . و همین طور به او یاد دادند که چطور بدنش را آرام کند . نشانه های فیزیکی او به زودی همراه با کاهش تنش ، فروکش کرد .


چگونه خونسرد باشیم ؟ 5


۳ – سعی کنید منشاء تنش را حذف کنید . بهترین راه برای این کار خلاص شدن از علل اضطراب است . شاید کودک شما بیش از حد در برنامه های گوناگون غرق شده است ؛ شاید خسته است ؛ شاید دیر به رختخواب می رود و یا در مورد وظیفه ای که پشت گوش انداخته ، نگران است .


جهت تماس و مشاوره تلفنی با روانشناس و مشاوران  متخصص ازطریق تلفن ثابت و بدون پیش شماره با 9092305983 تماس حاصل فرمایید.

یا به سایت www.heiroo.com مراجعه کنید.

بحث کردن و برنامه ریزی

با بحث کردن ، بازبینی و برنامه ریزی مجدد می توان این فشار های روانی را کاهش داد . یک کودک که ما با او کار کرده ایم ، چندین سال دجار بی خوابی بود . این دختر وقتی درمان شد که والدینش علت ترس او را فهمیدند . آن ها بر پنجره و در اتاق او قفل گذاشتند تا در شب احساس امنیت کند .

بسیاری از کودکان دچار فشار روانی ، مشکلات اصلی را در خانه تجربه می کنند . وقتی ما از آن ها می پرسیم که دلشان می خواهد والدینشان برای کمک به آن ها در دست یافتن به آرامش چه کنند ، در بیشتر موارد جواب می دهند : « این قدر داد نزنند ! » اگر شما از روش ها و راه حل هایی که در این مطلب آمده است ، به جای « فریاد زدن » استفاده کنید ، بهتر می توانید میزان تنش زا در منزلتان کاهش دهید .


چگونه خونسرد باشیم 3


۴ – روش های کسب آرامش را به کودکان آموزش دهید  . به خود و کودک خود بیاموزید تا در برابر موقعیت ها و احساسات مملو از فشار روانی ، واکنش دیگری نشان دهید و با تمرینات ارایه شده پاسخ چگونه خونسرد باشیم را بیابید .



برای مشاهده مطالب بیشتر روی لینک زیر کلیک نمایید.

منبع : مشاوران هیروو

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۰۰
heiroo com


بیماری های عجیب و غریبی در رابطه با آزار دادن همنوع وجود دارد که همه این ها بر خاسته از پدیده های پیچیده در علم روانشناسی می باشد. متاسفانه این بیماری ها زمانی خود را نشان می دهند که به کسی آسیب وارد شده باشد. در ادامه قصد داریم ریشه سادومازوخیسم را بررسی کنیم. ابتدا با چند خبر هولناک از گوشه کنار کشورمان شروع میکنیم و از قربانیان سادومازوخیسم حرف میزنیم سپس سراغ بررسی و توضیح این بیماری میرویم.


رگبار خبرهای مهیب و دردناک در زمانه ما چنان شده که باید از بی حسی و خو گرفتن مردمان به زشتی و پلیدی و خشونت بیم داشت. یکی از اخباری که طی روزهای اخیر مایه خشم و ناراحتی شده، داستان غم انگیز زنی است به نام اعظم که به همراه دو دختر خردسالش به مدت بیست و یک روز زندانی شوهرش بوده و به دست او شکنجه می شده است.

این خبر را باید در امتداد خبر ناراحت کننده دیگری گذاشت که چندی پیش منتشر شد و از شکنجه شدن بیماران عقب مانده بستری در یک آسایشگاه خصوصی به دست پرستاران و نگهبانان شان حکایت می کرد. به این موارد می توان فیلم های ترسناکی را افزود که داعش از زجرکش کردن مخالفانش منتشر می کند. آنچه در تمام این موارد مشترک است، شکلی از رفتار است و انگیزه ای برای ابراز خشونت است که اغلب سادیسم یا دیگرآزاری خوانده می شود.

کلمه سادیسم در اواخر قرن هجدهم بر اساس آثار ادبی مارکی دو ساد فرانسوی به این طرز رفتار اختصاص یافته و در دوران معاصر در پارسی به دیگرآزاری ترجمه شده است. مارکی دو ساد (۱۸۱۴-۱۷۴۰ م.) اشراف زاده فروپایه ای بود که در حدود زمان انقلاب کبیر فرانسه به خاطر اعمال خشونت در مورد زنان روسپی شهرتی داشت و چون در داستان های تخیلی اش بر همین موضوع پای می فشرد و زوایا و جوانب رنگینی از آزار دادن دیگران را در بافتی جنسی روایت می کرد، شهرتی یافت و نامش بر این حال و هوا حک شد. کمابیش همزمان با او نویسنده دیگری به نام لئوپولد زاخر مازوخ سویه واژگونه این حالت را در آثارش حکایت کرد و این بار بر میل به آزار دیدن و خوار شدن تاکید کرد. به این ترتیب بود که نام او نیز در متون روانشناسانه به یادگار باقی ماند و جفت مزوخیسم/ سادیسم تعریف و در زبان ما به خودآزاری/ دیگرآزاری برگردانده شد.

شواهد تاریخی نشان می دهد که رفتارهای سادومازوخیستی از ابتدای کار در جوامع انسانی وجود داشته اند و داده های مردم شناسانه هم به رواج این نوع رفتارها در تمام جوامع گواهی می دهد. یعنی میل غریب به آزار دادن دیگری یا میل غریب تر آزار دیدن از دیگری انگار در تمام دوران ها در تمام جوامع وجود داشته است. بر مبنای همین میل، آیین های جمعی و مناسک اجتماعی گوناگونی هم تکامل یافته است که زجرکش کردن محکومان در ملأ عام یا زخم زدن بر خود در جریان مراسم مذهبی نمونه هایی از آن است.

این را می دانیم که همه نظام های روانی گرایشی طبیعی و پیش تنیده به لذت از خود نشان می دهند و باز این را هم می دانیم که حسی عمومی و فراگیر به نام همدلی و همدردی (empathy) در آدمیان وجود دارد که به همین ترتیب از تباری تکاملی برخوردار است و باعث می شود شادمانی و خنده از کسی به کسی سرایت کند و درد و رنج دیگری همچون شکلی ملایم از رنج خویشتن تجربه شود. بر این مبنا، این که مردمان بکوشند به شادمانی و لذتی بیشتر دست یابند و دیگران را نیز از آن برخوردار کنند، امر طبیعی و بدیهی می نماید؛ اما این که چطور ممکن است کسی از رنج دیگری لذت ببرد یا رنج خود را بپسندد، در نگاه نخست همچون ناسازه ای جلوه می کند. به ویژه وقتی دریابیم که این حس خود/ دیگرآزاری امری فراگیر و عمومی است و به حالتی بیمارگونه و استثنایی در جمعیتی کوچک از مردمان محدود نمی شود.

نظریه پردازی علمی مدرن درباره سادومازوخیسم در سال ۱۹۰۵ با «سه مقاله درباره جنسیت» به قلم فروید آغاز شد. پیش از این تاریخ ریشارد فون کرافت اِبینگ در سال ۱۸۸۶ در کتاب مهمش (روان رنجوری جنسی» (Psychopathia Sexualis) تعبیر سادیسم و مازوخیسم را برای توصیف این نوع رفتارها به کار گرفته و بر این نکته تاکید کرده بود که عنصر اصلی در ارتباط خود – آزارگرانه با دیگری، مقوله سلطه و کنترل کردن است و نه خودِ درد و رنج.

فروید در «سه مقاله» به این نکته مهم اشاره کرد که رفتار دیگرآزارگرانه و خودآزارگرانه اغلب همزمان در یک تن نمود می یابند و از این رو تعبیر سادومازوخیسم را ساخت. او این حدس را هم مطرح کرد که همگان تا حدودی برای نمایش این نوع رفتارها استعداد و آمادگی داشته باشند و این عمومی پنداشتن سادومازوخیسم چندان پیش رفت که بخشی از مراحل رشد روانی نوزدان را سادیک نامید چرا که با میل به گاز گرفتن و دریدن پیوند خورده است.

فروید بعدتر در مقاله مهم «بچه ای کتک می خورد!» بر ارتباط تخیل با میل خود/دیگرآزارانه تمرکز کرد و خیالپردازی های جنسی را با آن مربوط دانست. او مانند کرافت ابینگ معتقد بود سرشت مردان با دیگرآزاری و ذات زنان با خودآزاری سازگاری دارد و از این رو بروز هر یک از این حالات در جنس مخالف را بیمارگونه می دید. فروید و روانکاوان دیگر در کل معتقد بودند نادیده انگاشته شدن کودک از سوی والدینش و محرومیت از عشق و محبت خانوادگی عامل اصلی منحرف شدن جریان لیبیدو و بروز حالت های سادومازوخیستی است.


در روزگار ما مدل کلاسیک درباره رفتارهای خود/دیگرآزارانه مورد حمله های سختی قرار گرفته است. از یک سو داده های جدید نشان می دهد که رفتار سادومازوخیستی شیوعی بیش از آنچه گمان می شد، دارد و حتی در میمون های عالی مانند شامپانزه هم نمودهایی از این رفتار دیده شده است. پیمایش مشهور کینزی نشان داد که حتی خواندن داستان هایی با محتوای سادومازوخیستی برای ۱۲ درصد زنان و ۲۲ درصد مردان به لحاظ جنسی تحریک کننده است و این فراتر از میزانی است که از یک عارضه یا انحراف روانی انتظار داریم.

از سوی دیگر، طی دهه های گذشته جنبش هایی اجتماعی را داریم که بر فراگیر بودن و بی زیان بودن شکلی ملایم و «داوطلبانه» از ارتباط سادومازوخیستی تاکید می کنند و با بیمارگون شمرده شدن این رفتارها مخالفت می ورزند. از دید نویسندگانی که سخنگوی این جریان هستند، رفتار خودآزارانه و دیگرآزارانه شکلی از اندرکنش جنسی صریح یا پنهان میان من و دیگری است که با تبادل لذت همره است اما داد و ستد این لذت در شبکه ای پیچیده از قدرت و سلطه تعریف می شود و با تعویق و رنج همراه است. هر چند چون هر دو طرف بر سر آن توافق دارند، امری غیراخلاقی یا زیانمند یا ناسالم قلمداد نمی شود.

در کنار این برداشت ها، دیدگاه های تجدیدنظرطلبانه ای در اردوی روانکاوان را هم داریم. مشهورترین دیدگاه در این میان به ژل دلوز تعلق دارد که در نوشتار مهمش «سردمزاجی و سنگدلی» (۱۹۶۷ میلادی) با فرض مرکزی فروید مخالفت کرد و گفت که سادیسم و مازوخیسم دو طرز رفتار به کلی متفاوت هستند که در یک فرد ظهور می یابند اما خاستگاه ها و ساز و کارهایی به کلی ناهمسان دارند.

از دید او حالت مازوخیستی بر «قرارداد» تاکید داشت و مشروط شدن لذت بر اساس قواعد منسوب به دیگری را بیان می کرد در حالی که سادیسم بر رکن «قانون» استوار بود و اعمال سلطه بر دیگری را مورد تاکید قرار می داد. از دید دلوز، مازوخیسم از اتحاد نهاد (id) و فرامن (super-ego) نشأت می گرفت و با انحلال کامل «من» همراه بود. در مقابل، سادیسم حاصل غلبه من (ego) بر نهاد و فرامن بود و من را به مرتبه قانون گذار و جایگزینی برای فرامن بر می کشید.

یکی از بحث هایی که از همان ابتدای قرن بیستم درباره سادومازوخیسم مطرح شد، ارتباط این حالت با خشونت و بی رحمی بود. در رفتارهایی که از شوهر دیوانه اعظم سر زده یا آنچه داعش در فیلم های ترسناکش باز می نمایاند، با خشونت و سنگدلی عریان روبرو هستیم اما این که پشتوانه روانشناختی این رفتارها به راستی خود/ دیگرآزاری است یا نه، جای بحث وجود دارد.

یکی از نخستین نویسندگانی که در این زمینه به طرح مسئله پرداخت، هنری هاولاک الیس بود. او در کتاب «روانشناسی جنسیت» (۱۹۳۳ میلادی) مطرح کرده است که سادومازوخیسم با سنگدلی و خشونت عادی تفاوت دارد و وضعیت روانی پیچیده و خاصی است که از بحران تولید رنج مدیریت شده و در پی دستیابی به لذت است. این خط اندیشه تا حدودی در آثار نویسندگانی مانند سارتر بازتاب یافته است که مازوخیسم را کوششی برای تثبیت نگاه دیگری بر من می دانند و از سوی دیگر سادیسم را همچون سلطه نگاه و انگاره من بر دیگری تفسیر می کنند.

از دید سارتر، خودآزاری در راستای انحلال خودآگاهی و دست کشیدن بازیگوشانه از اراده آزاد قرار می گرفت و دیگرآزاری همچون مکملی برای آن جلوه می کرد که برعکس فروکاستن دیگری بر یک شیء و مسلط شدن بر آن را هدف می گرفت.



خلاصه آن که رفتار سادومازوخیستی امری پیچیده و لایه لایه است که به سادگی نمی توان آن را به شرّ اخلاقی یا بیماری روانی فروکاست. چنین می نماید که در حالت خود/ دیگری آزارانه چندین و چند عامل با هم ترکیب شوند و طیفی متنوع از رفتارها را پدید آورند. هسته مرکزی این رفتار بی شک گره خوردن رنج دیگری با لذت من (در دیگرآزار) است که می تواند با لذت برخاسته از رنج من در اثر لذت دیگری (نزد خودآزار) گره بخورد و در این حالت یک رابطه خودآزاری – دیگرآزاری پایدار را نتیجه دهد. چنین می نماید که وضعیت دو قطبی یاد شده که افراد داوطلبانه بدان وارد می شوند و قراردادها و قواعدی برای کنش متقابل در اندرونش وضع می کنند، چندان زیانمند نباشد و رایج ترین الگو هم محسوب شود.

در کنار این هسته مرکزی که بر جفت لذت – رنج استوار شده؛ یک گوشته بزرگ و نیرومند از جنس قدرت و سلطه را هم داریم که بی شک در شکل دادن به ارتباط خود/دیگرآزارانه تعیین کننده است. یعنی چنین می نماید که در این ارتباط متغیرهای مرکزی سطح روانی (لذت و رنج) با متغیرهای مرکزی سطح اجتماعی (قدرت و سلطه) جوش بخورند و با هم ادغام شوند. به این ترتیب، کسب لذت از حضور دیگری با اعمال قدرت بر بدن دیگری هم ارز می شود و کنترل جریان لذت و رنج در بدن دیگری که در ذات خود صورتی از قدرت است، همچون صورتی پیچیده تر و اجتماعی تر، جایگزین لذت خام روانشناسانه می شود. تاکید دلوز را بر این که رابطه خود/دیگرآزارانه با زبان پیوند دارد و گفتمانی ویژه تولید می کند در همین جا می توان دریافت و تایید کرد.

به لحاظ آماری، رفتارهای خودآزارانه یا دیگرآزارانه اغلب به خاطر همین دوسویه بودن و قراردادهای دوجانبه با خشونت و درندگی زیادی همراه نیستند و ماهیتی نسبتا ملایم دارند. اما باید به این نکته نگریست که در برخی از موارد اصولا ارتباط دوسویهای در کار نیست و میل یک خودآزار است که به دیگری بی گناه و بی میل تحمیل می شود. در واقع میلی به لذت بردن از رنج دیگری، در غیاب توافق با دیگری، احتمالا هسته مرکزی شرّ اخلاقی است و همچون ترکشی از بدنه همین ارتباط سادومازوخیستی جدا می شود. یعنی میل به سلطه و خواستِ دستیابی به لذت در حضور رنج دیگری، آن گاه که با نادیده انگاشتن دیگری و بسته شدنِ نگاه خودآزار به خویشتن همراه باشد، به خشونت و درندگی میدان می دهد و شالوده رفتار ستمگرانه را بر می سازد. خوردن گوشت امری طبیعی و رایج و نه چندان زیانمند است اما وقتی این میل، به خوردن گوشت انسان زنده تغییر جهت دهد، کرداری مهیب و آدمخورانه را ایجاد می کند.

چنین می نماید که ارتباط سادومازوخیسم با خشونت و ستم چیزی از همین جنس باشد. هسته مرکزی تعادل و مهار خشونت در رفتار دیگرآزارانه همدلی و همدردی و توانایی نگریستن به دیگری و درک لذت و رنج او است. همین عامل است که دریافت لذت از رنج دیگری و بازی های پیچیده لذت و رنج میان من و دیگری را ممکن می سازد. اگر عاملی این همدردی را از میان بردارد و دیگری را از دایره نگاه من آزارگر بیرون براند، ستمی خشونت آمیز بروز می کند که نمونه اش را در ماجرای اعظم و شوهرش می بینیم.


آنچه همدردی را از میان می برد و سنگدلی را به جای آن می نشاند، می تواند عواملی متفاوت باشند. با مرور زندگینامه جنایتکاران بزرگ تاریخ که رفتار دیگرآزارانه نمایانی از خود نشان می دادند، روشن می شود که عوامل تربیتی و اختلال در رشد روانی می تواند بخشی از ماجرا باشد، اما برخلاف دیدگاه فروید، کل داستان را نمی توان به آن فروکاست.

در ماجرای آن نگهبانان و پرستاران شیطان صفتی که بیماران عقب مانده بی گناه را آزار می داده اند، انگار عاملی اجتماعی در کار بوده که حساسیت زدایی نسبت به رنج دیگری را رقم زده و ستم را به امری عادی و پذیرفتنی تبدیل کرده است. درباره شوهر اعظم این را می دانیم که به مواد مخدر معتاد بوده و چنان که از گزارش ها بر می آید، گویا با حالت پارانوئید شدیدی به خاطر مصرف شیشه دست به گریبان بوده است.

تعادل ظریف میان من و دیگری و در هم گره خوردن جریان های لذت و رنج در این دو است که ارتباط انسانی را پدید می آورد و با هم لذت بردن و با هم رنج کشیدن را ممکن می سازد. نظام اجتماعی بر مبنای نشت کردن شادمانی و آزردگی از کسی به کسی ممکن شده است و لایه های پیچیده تری از این ارتباط می توانند به وجود بیایند و هسته هایی از رنج و لذت را در بستری از لذت و رنج بپوشانند یا برویانند، بی آن که آن همدردی و همدلی بنیادین را خدشه دار کنند و ارتباط انسانی و «دیدن دیگری» را مختل کنند.

گزارش هایی که این روزها بیش از پیش فاش و عیان شنیده می شود، نشان می دهند که این تعادل ظریف به سادگی می توانند با تاثیر ماده ای روانگردان یا گفتمانی سیاست زده یا همنوایی اجتماعی نا اندیشیده در هم بشکند و سنگدلی و نابینایی نسبت به دیگری و گسسته شدن ارتباط انسانی را به دنبال داشته باشد. پیامد آن در سطوح گوناگون به قدر کافی نمایان و زشت و زننده است و به شرح و توصیف چندانی نیاز ندارد. جایی شیشه بر مغزی اثر می کند و دیوی را در خانواده اعظم پدید می آورد، در جایی دیگر شبکه ای از همکاران را در آسایشگاه افراد کم توان به دسته ای جنایتکار و شکنجه گر تبدیل می کند و در جایی دیگر به سیاست رسمی دولتی خونریز و وحشت آفرین بدل می شود. خط مشترک میان این همه، «ندیدن دیگری»، «نادیده انگاشتن رنج دیگری» و تحمیل ارتباطی آزارگرانه به دیگری است که خواهان آن نیست.


برای مشاهده مطالب بیشتر اینجا را کلیک نمایید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۷:۰۰
heiroo com


اگر می خواهید به دوران کودکی تان بازگردید و مانند همان دوران رویایی و پر از شور و نشاط باشید پیشنهاد می کنیم با برخی روش های موثر در این زمینه آشنا شوید حس بی خیالی و زندگی به دور از استرس و اضطراب چگونه به سراغ ما خواهد آمد ؟روانشناسان چه پیشنهاداتی در این زمینه به ما میدهند .

تمام افراد در دوران کودکی به نیازهای خود بیشتر واقف هستند و خواسته های خود را صراحتا و صادقانه مطرح می کنند.
محیط پیرامون و شرایط مختلف اجتماعی سبب می شود که افراد در دوران رشد بسیاری از ویژگی ها و خصایص دوران کودکی خود را به دست فراموشی بسپارند و به جای توجه به لذت ها و زیبایی های زندگی، کام خود را با تمرکز بر  مشکلات و موضوعات بی اهمیت تلخ کنند.
آشتی با کودک درون، یعنی وجه ناپیدای وجود هر فردی که مجال ایجاد حس نشاط و سرزندگی را در آدمی به وجود می آورد فرصتی است تا فرد انرژی لازم را در طول زندگی به دست آورده و شور و نشاط لازم برای پایداری زندگی خود و سایر اعضای خانواده فراهم آورد.

“با افراد مثبت معاشرت کنید”
با دیگران حرف بزنید و نیازهایتان را صادقانه بیان کنید، توقع نداشته باشید بتوانید آنچه در فکر دیگران می‌گذرد را حدس بزنید. با اطرافیانتان دوستانه برخورد کنید زیرا با لبخند زدن روزتان را به کلی تغییر خواهید داد.
قدر دوستی‌هایتان را بدانید اما لازم نیست با همه آدم‌ها دوست باشید. با افراد مثبت نشست و برخاست کنید، کسانیکه می‌توانند سطح انرژی‌تان را بالا ببرند.

“آنچه قلبتان می گوید دنبال کنید”
 اگر چیزی هست که از آن مطمئن نیستید، سوال کنید و آنچه قلبتان می‌گوید دنبال کنید.
نقص‌های آدم‌ها و شرایط را بپذیرید. این واقعیت را قبول کنید که خودتان هم کامل نیستید.
فراموش کنید دیگران درمورد شما چه فکری می‌کنند یا از شما چه می‌خواهند. اگر می‌خواهید گریه کنید، گریه کنید. گریه کردن به معنی ضعف شما نیست.

“کنترل آب و هوا دست شما نیست”
نگذارید آب‌وهوا بر روحیه شما اثر بگذارد. کنترل آب‌وهوا دست شما نبوده، اما کنترل خودتان به دستتان است. اگر خسته هستید، استراحت کنید و بدون دلیل بی‌خوابی نکشید.
به سلامتیتان اهمیت دهید و  سالم غذا بخورید و برنامه های غذایی متنوع برای خود و خانوادتان تهیه کنید و به قضاوت دیگران درمورد جسمتان اهمیت ندهید.

“مرتب ورزش کنید”
 مرتب ورزش کنید ورزش روزانه می تواند نشاط و انرژی لازم برای طول روز را به شما هدیه دهد. به داشته هایتان توجه کنید و از آنچه که امروز دارید لذت ببرید.
با خودتان صادق باشید و به دیگران نیز دروغ نگویید، به نیازهای خانواده خود توجه کرده و به آنها محبت کنید.
 با کسی نجنگید و به عقاید دیگران احترام گذارید.

“عذرخواهی کنید”
منطقی بحث کنید و وقتی که کار اشتباهی انجام می‌دهید، عذرخواهی کنید. شهامت پذیرفتن خطاهای خود را داشته باشید و به دیگران اجازه خطا کردن بدهید و دیگران را ببخشید.
به استقبال یاد گرفتن چیزهای جدید بروید وخودتان را پنهان نکنید. باید با دنیا آشنا شوید و از محیط پیرامون و طبیعت لذت ببرید و برای خودتان هدف تعیین کنید.

“کارهایتان را اولویت بندی کنید”
 کارهایتان را اولویت‌بندی کنید. کاری را انجام دهید که به شما احساس غرور می‌دهد و احساس رضایت ایجاد می کند. از گذشته‌تان درس عبرت بگیرید اما در گذشته زندگی نکنید و از اشتباهات خود مسیر روشنی برای زندگی بسازید.
چیزهای با اهمیت را اولویت زندگی خود قرار دهید و بر اهداف مهم خود بیشتر تمرکز داشته باشید و اگر به انجام کاری علاقه ای ندارید از آن دوری کنید.

برای مشاهده مطالب بیشتر اینجا را کلیک نمایید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۰۰
heiroo com